گل من محمد امینگل من محمد امین، تا این لحظه: 18 سال و 17 روز سن داره

همه وجودم امین جان

مادر

  مادرم ای بهتر از فصل بهار مادرم روشن تر از هر چشمه سار مادرم ای عطر ناب زندگی مادرم ای شعله ی بخشندگی مادرم ای حوری هفت آسمان مادرم ای نام خوب و جاودان مادرم ای حس خوب عاشقی مادرم خوشتر ز عطر رازقی مادرم ای مایه ی آرامشم مادرم ای واژه ی آسایشم مادرم ای جاودان در قلب من مادرم ای صاحب این جسم و تن مادرم می خواهمت تا فصل دور مادرم پاینده باشی پر غرور مادرم روزت مبارک ناز من مادرم تنها تویی آواز من     ...
31 فروردين 1393

مراحل خواب گل پسر

پسر شیطون ما برای خوابیدن هم آرامش نداره و همش ورجه وورجه میکنه .این هم مراحل خواب این پسر شیطون بلا  دو روز متوالی         سه شنبه 26 فروردین که مریض بودی و نرفتی مدرسه اول رفتیم درمانگاه بعد هم اومدی خونه خوابیدی. این هم پنج شنبه 28 فروردین هنگام درس خوندن خوابت برده بود. امین عصبانی از اینکه من دارم ازش عکس می گیرم. ل الایی شیرازی لالالالا، گل آبشن کاکا رفته چشم روشن لالالالا، گل خشخاش کالا رفته خدا همراش لالالالا گل زیره بچم آروم نمی گیره گل سرخ منی شالا بمونی زعشقت می کنم من باغبونی ...
29 فروردين 1393

قلات

پنج شنبه 21 فروردین با ساره جون دختر عمه امین گلی رفتیم قلات. قبل از رفتن داخل پارکینگ     امین در حال تقدیم کردن شکوفه به من     ...
27 فروردين 1393

اتاق تکونی امین جون

گل پسر مامان امسال خودت کمدت رو تمیز کردی خیلی هم کارتو خوب انجام دادی واقعاً خوشحالم که پسر مرتبی چون تو دارم. قبل از تمیز کردن بعد از تمیز کردن         ...
25 فروردين 1393

تولد

      تا عشق آمد دردم آسان شد، خدا را شکر!   مادر شدم او پاره جان شد، خدا را شکر   شوق شنیدن ریخت حتی گریه اش در من   لبخند زد جانم غزلخوان شد، خدا را شکر   من باغبان تازه کاری بودم اما او   یک غنچه زیبا و خندان شد، خدا را شکر   او آمد و باران رحمت با خودش آورد   گلخانه ما هم گلستان شد، خدا را شکر   سنگ صبورم، نور چشمم، میوه قلبم   شب را ورق زد، ماه تابان شد، خدا را شکر   مادر شدن یک امتحان سخت و شیرین است   دلواپسی هایم دو چندان شد خدا را شکر!!!!   ...
23 فروردين 1393
1